loading...
خبرهای کل اینترنت اینجاست
مانا بازدید : 18 دوشنبه 01 مهر 1392 نظرات (0)
روزی روزگاری دختری بودکه چشمانی نابیناداشت به همین دلیل از همه بدش می آمدبه جزنامزدش آن دختربه نامزدش گفته بودکه روزی روزازدواج مااست که من چشمانم ببیند روزهاآمدورفت تا این که یک نفرچشمانش رابه دختردادو دختربینایی خودرابه دست آوردپسرک خیلی خوش حال شدوبه دخترگفت دیگروقت ازدواج ماست ولی دخترگفت من نمی توانم باتو ازدواج کنم تونابینایی پسرخیلی ناراحت شدوبه دخترگفت پس مراقب چشمانم باش..
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 169
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 31
  • بازدید سال : 49
  • بازدید کلی : 1,703